فهرست مطالب

تعلیم و تربیت - سال سی و هفتم شماره 3 (پیاپی 147، پاییز 1400)

فصلنامه تعلیم و تربیت
سال سی و هفتم شماره 3 (پیاپی 147، پاییز 1400)

  • تاریخ انتشار: 1400/09/28
  • تعداد عناوین: 8
|
  • زینب ابراهیمی*، محمود مهرمحمدی، علیرضا صادقی، امید نوروزی صفحات 7-28

    هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی کارآمدی فرهنگی معلمان ابتدایی برمبنای پداگوژی برخوردار از ربط فرهنگی است. به منظور دستیابی به این هدف از رویکرد کیفی و روش پژوهش خود زیست نگاری استفاده شده است. جامعه پژوهش همه معلمان دوره ابتدایی ایرانی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اشباع نظری یافته ها، ده نفر از آنان با حداکثر تنوع فرهنگی ممکن به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها روایتهای خود زیست نگاری معلمان ایرانی و روش تجزیه وتحلیل داده ها نیز تحلیل موضوعی کیفی بود. یافته های این پژوهش نشان دادند که کارآمدی فرهنگی معلمان دوره ابتدایی دارای ابعاد دانشی (شامل دانش پداگوژیکی و دانش از دانش آموزان)، نگرشی (شامل نگرش نسبت به تنوع فرهنگی، نگرش نسبت به ساخت دانش، نگرش نسبت به پیشرفت دانش آموزان و نگرش نسبت به شناخت از دانش آموزان) و عملکردی (شامل تامل، ساخت رابطه معنادار و اقدامات پداگوژیکی در راستای پیشرفت عاطفی، پیشرفت تحصیلی، صلاحیت فرهنگی و آگاهی سیاسی-اجتماعی دانش آموزان) است. همه ابعاد متاثر از یکدیگرند. معلمان کارآمد ایرانی متناسب با هر موقعیت یکی از این اقدامات پداگوژیکی را در اولویت قرار می دهند و اقداماتی متنوع را در راستای رشد عاطفی دانش آموزان انجام می دهند. رشد عاطفی دانش آموزان دو هدف مهم را پی می گیرد: اول افزایش رشد عاطفی دانش آموزان نسبت به تنوع فرهنگی، دوم رشد عاطفی درجهت پیشرفت تحصیلی. این اقدامات محدود به کلاس درس نیست و معطوف به سایر دانش آموزان، خانواده های آنها و سایر همکاران در خارج از کلاس درس نیز می شود.

    کلیدواژگان: فرهنگ، پداگوژی، پداگوژی برخوردار از ربط فرهنگی، کارآمدی فرهنگی، معلم
  • رضا پیش قدم، شیما ابراهیمی* صفحات 29-52

    تعامل افرادی مانند مدیران، معلمان، والدین و دانش آموزان با یکدیگر نقش مهمی در ارتقای اهداف عالی آموزش ایفا می کند. فرهنگ تعلیم و تربیت در محیط آموزشی وابسته به چگونگی استفاده از زبان مورد استفاده توسط متولیان آموزشی در تعامل با دانش آموزان می باشد که در شکل دهی و تغییر باورهای آنان حایز اهمیت است. بنابراین، با بررسی و شناسایی زباهنگ (زبان + فرهنگ) های آموزشی می توان به فرهنگ غالب در این محیطها پی برد. این پژوهش از نوع توصیفی و کیفی است و بر آن است تا با فرهنگ کاوی زبان متولیان آموزشی در محیط آموزشی و کلاسهای درسی از نظام فکری و فرهنگی آنان در برخورد با دانش آموزان آگاه شود و تفکرات و دیدگاه آنان را در قالب بازخوردهایی که می دهند، ارزیابی کند. بنابراین، نگارندگان به منظور ارزیابی زباهنگهای آموزشی،  400 گفتمان طبیعی 23 مدیر، 52 معلم، 100 دانش آموز و 100 نفر از والدین این دانش آموزان را از طریق بررسی زباهنگ برچسب زنی و در پرتو الگوی SPEAKING هایمز (1967) مدنظر قرار داده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد این زباهنگها با اهدافی مانند تعریف و تمجید، سرزنش و تحقیر، نصیحت، ایجاد انگیزه مثبت، تامین خواسته، حفظ قدرت و سلطه، تهدید و ایجاد ترس در دانش آموز استفاده می شوند و نشان دهنده فرهنگ غیرمستقیم گویی، جمع گرایی، شرم محوری، کل نگری و اغراق افزوده ایرانیان می باشند. با آگاه کردن متولیان آموزشی نسبت به تاثیرات این زباهنگها می توان در جهت مهندسی گفتمان آنان در ارایه بازخورد مناسب به دانش آموزان گام برداشته و شاهد ارتقای کیفیت یادگیری بود.

    کلیدواژگان: فرهنگ، آموزش، زباهنگ، زباهنگ آموزشی، الگوی SPEAKING هایمز، برچسب زنی
  • حمید ضرغام بروجنی*، حسن ملکی، یوسف نوری، معصومه جولائی صفحات 53-76

    این پژوهش به بررسی نقش برنامه درسی تلفیقی با انواع گردشگری در ساحتهای تربیتی دوره تحصیلی ابتدایی پرداخته است. روش تحقیق، پیمایشی است و جامعه آماری اساتید و دانشجویان سه رشته برنامه ریزی درسی، مدیریت آموزشی و مدیریت گردشگری دانشگاه علامه طباطبایی هستند. نمونه آماری طبق جدول کرجسی و مورگان و با به کارگیری روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی به تعداد  108 نفر تعیین شد. نتایج این تحقیق در دو بخش توصیفی و استنباطی، بررسی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. آماره های توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار برای متغیرهای تحقیق ارایه می شوند. در بخش استنباطی از تکنیکهای تحلیل عاملی تاییدی با کمک نرم افزار LISREL نسخه 10/2 استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که داده های مدل تحقیق با ساختار عاملی و زیربنای نظری پژوهش برازشی مناسب دارد. همچنین با توجه به نتیجه آزمون تی می توان گفت همه فرضیه های تحقیق، در سطح اطمینان 95% مورد تایید قرار گرفته اند. بر این اساس تلفیق گردشگری مذهبی با برنامه درسی در ساحت تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی، تلفیق گردشگری کسب و کار و علمی - آموزشی با برنامه درسی در ساحتهای تربیت اقتصادی و حرفه ای و تربیت علمی و فناوری، تلفیق گردشگری اجتماعی - تاریخی با برنامه درسی در ساحت تربیت اجتماعی و سیاسی، تلفیق گردشگری تفریحی - طبیعت گردی با برنامه درسی در ساحت تربیت زیستی و بدنی و تلفیق گردشگری فرهنگی - هنری با برنامه درسی در ساحت تربیت هنری و زیبایی شناختی، منجر به تحقق پذیری اهداف ساحتهای مربوط به آنها می شود.

    کلیدواژگان: گونه های گردشگری، برنامه درسی تلفیقی، ساحتهای تربیتی، دوره تحصیلی ابتدایی
  • نادر سلسبیلی* صفحات 77-100

    ارزشیابی بسته برنامه درسی قصدشده فارسی دوره اول ابتدایی، با طی کردن روندی ارزشیابانه و باتوجه به معیارهای برنامه درسی مرجع زبان آموزی در نگاهی جامع و متکی به مبانی نظری، به تبیین شایستگیها و نارساییهای برنامه درسی قصد شده فارسی دوره اول ابتدایی می پردازد و همخوانیها و تفاوتها، کاستیها و نقاط قوت و ضعف برنامه درسی تدوین شده فارسی را در پایه های اول تا سوم مشخص می کند. برای پاسخ به سوالات پژوهش، از روش بررسی کتابخانه ای، اجرای پرسشنامه حضوری از متخصصان فارسی دوره ابتدایی، تحلیل محتوای مفهومی و مقایسه و استنتاج قیاسی میان برنامه درسی مرجع و برنامه درسی قصد شده استفاده شده است. بسته برنامه درسی فارسی تدوین شده شامل کتابهای خوانداری، نوشتاری و کتاب معلم، براساس ویژگیهای اصلی برگرفته از چارچوب برنامه درسی مرجع زبان آموزی دوره اول ابتدایی، پس از اعتبار سنجی، مورد ارزیابی قرار گرفته است. نظر به گستردگی و حجم قابل توجه یافته های ارزشیابی برنامه درسی قصدشده فارسی دوره اول ابتدایی، خلاصه نتایج به دست آمده درقالب مولفه های اصول و هدفهای اساسی، ویژگیهای محتوایی، رویکرد و روش آموزش، موقعیتها و فعالیتهای یادگیری و ارزشیابی از آموخته ها ارایه شده است. یافته های به دست آمده حاکی از کاستیها و ضعف مشترک در تمام مولفه های پنجگانه بسته برنامه درسی قصدشده فارسی است. روند گذشته نیاز به بازنگری دارد و تولید راهنمای برنامه درسی و تدوین درسهای زبان آموزی باید براساس مطالعات کافی روی مبانی نظری و تجربیات زبان آموزی در نگاهی جهانی، انجام آسیب شناسیها و نیازسنجیهای لازم، توجه به تجارب گذشته و طی کردن روندی آزمایشی، قبل از تعمیم برنامه درسی در سطح ملی صورت گیرد.

    کلیدواژگان: ارزشیابی برنامه درسی، بسته برنامه درسی قصدشده، معیارهای مرجع زبان آموزی، برنامه درسی زبان فارسی، دوره اول ابتدایی
  • شیرین فانی، سید داود حسینی نسب*، امیر پناه علی صفحات 101-118

    هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش راهبرد های تنظیم هیجان بر پرخاشگری و مولف ه های عملکرد تحصیلی فام و تیلور(خودکارآمدی، تاثیرات هیجانی، برنامه ریزی، انگیزش و فقدان کنترل پیامد) دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه بوده است. با بهره گیری از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 200 دانش آموز انتخاب شدند. با پیش آزمون پرسشنامه پرخاشگری باس و پری(1992) و عملکرد تحصیلی فام و تیلور(1999) و بر اساس آزمون غربالگری 30 نفر از دانش آموزانی که دارای بالاترین نمره  پرخاشگری و عملکرد تحصیلی ضعیفی بودند به عنوان نمونه انتخاب شدند،  سپس  به روش تصادفی در دو گروه، یک گروه آزمایش (15 دانش آموز) و یک گروه کنترل (15 دانش آموز) جایگزین شدند و بسته آموزش تنظیم هیجان گراس فقط برای گروه آزمایش اجرا شد. سپس پس آزمون پرسشنامه پرخاشگری و عملکرد تحصیلی از هر دو گروه گرفته شد. داده ها به روش تحلیل کوواریانس یک راهه و کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که مداخله آموزشی راهبردهای تنظیم هیجان احتمالا سبب کاهش میانگین پرخاشگری و مولفه های آن در گروه آزمایشی شد و در گروه آزمایش میانگین مولفه های عملکرد تحصیلی (خودکارآمدی، برنامه ریزی و انگیزش) نیز افزایش و در مقابل میانگین تاثیرات هیجانی و فقدان کنترل پیامد کاهش یافت. این تغییرات در سطح 0/001 >P معنادار بودند. مطالعه حاضر در حالت کلی نشان داد که برنامه آموزشی راهبردهای تنظیم هیجان بر بهبود هیجانات دانش آموزان از جمله پرخاشگری و نیز عملکرد تحصیلی آنها احتمالا موثر است.

    کلیدواژگان: عملکرد تحصیلی، پرخاشگری، راهبردهای تنظیم هیجان
  • زهره کریمیان، علی محمد ناعمی* صفحات 119-140

    هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تاثیر الگوی چرخه یادگیری پنج مرحله ای با راهبردهای فراشناختی بر مطلوبیت اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی و مولفه های آن(استعداد، کوشش و بافت) در دانش آموزان دختر دوره ابتدایی بوده است. از این رو روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل به کار گرفته شده است. جامعه پژوهش همه دانش آموزان دختر پایه ششم شهر ششتمد در سال تحصیلی 97- 1396 بود که تعداد 52 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند، سپس  به صورت گمارش تصادفی در دو گروه (هر گروه 26 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 15 جلسه 45 دقیقه ای درس علوم تجربی را با روش الگوی چرخه یادگیری یادگیری پنج مرحله ای با راهبردهای فراشناختی دریافت کرد و گروه کنترل به شیوه مرسوم آموزش دید. داده ها با پرسشنامه های مطلوبیت اجتماعی (فورد و روبین، 1970) و خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان (1999) گرد آوری و با روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان دادند که الگوی چرخه یادگیری پنج مرحله ای با راهبردهای فراشناختی نسبت به روش رایج بر مطلوبیت اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی و مولفه های آن (استعداد، کوشش و بافت) تاثیر مثبت و معنادار دارد. این نتایج استفاده از الگوی چرخه یادگیری پنج مرحله ای با راهبردهای فراشناختی را برای بهبود مطلوبیت اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان پیشنهاد می کند.

    کلیدواژگان: الگوی چرخه یادگیری، راهبردهای فراشناختی، مطلوبیت اجتماعی، خودکارآمدی تحصیلی
  • سید علی قادری، بهروز مهرام*، محسن نوغانی دخت بهمنی، محمود سعیدی رضوانی، مرتضی کرمی صفحات 141-162

    پژوهش حاضر با هدف مطالعه تجربه زیسته ذی نفعان زلزله زده شهر سر پل ذهاب در مواجهه با برنامه درسی اجرا شده در شرایط پس از بحران زلزله و با روش پدیدارشناسی انجام شده است. عناصر نهگانه برنامه درسی فرانسیس کلاین، مبنای تعیین چارچوب کلی گرد آوری داده ها از طریق مصاحبه قرار گرفته است. طی این فرایند، با 25 ذی نفع و دست اندر کار نظام آموزشی شامل مدیر، معلم و دانش آموز مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شده است. مصاحبه ها پس از پیاده سازی با سایر داده ها تلفیق و به روش تفسیری تحلیل شدند. پس از آن مضامین، مقوله ها و مفاهیم مرتبط با برنامه درسی از آنها استخراج شدند. به منظور اعتباربخشی داده ها از روش مرور با مشارکت کنندگان و به منظور اعتباربخشی تحلیلها از روش مرور همگنان استفاده شده است. نتیجه تحلیل داده ها حاکی از آن بود که با در نظر داشتن رویکرد انطباق متقابل، برنامه درسی در شرایط زلزله از جهات گوناگون دچار تغییراتی شده است، هر چند میزان این تغییرات برای همه عناصر یکسان نبوده است. در میان عناصر نهگانه، فعالیتهای یادگیری دانش آموزان، بیش از سایر عناصر، دستخوش تغییر و تاثیرپذیری از شرایط پیرامونی شده است، به طوری که ضمن ایجاد وقفه در فرایندهای تحصیلی ایشان، زمینه گرایش به منابع و روش های غیررسمی یادگیری افزایش یافته است. نتیجه کلی آنکه برنامه درسی می تواند به مثابه ابزاری کارآمد در خدمت مدیریت بحران قرار گیرد و به بازگشت سریع تر جامعه زلزله زده به شرایط عادی از طریق نظام آموزشی کمک کند، اما نبود آمادگی لازم در این نظام و نداشتن پیش بینیهای لازم برای شیوه سازگار کردن و اجرای برنامه درسی در شرایط بحران، مشکلات ناشی از بحران را تشدید می کند.

    کلیدواژگان: بحران، زلزله، تغییر برنامه درسی، پدیدارشناسی، برنامه درسی مبتنی بر بحران
  • آنیتا الداغی* صفحات 163-182

    هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تاثیر روش تدریس و یادگیری تعاملی بر پیشرفت مهارتهای درک مطلب (متون ادبی و اطلاعاتی) دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی منطقه 18 آموزش وپرورش شهر تهران بوده است. شیوه تحقیق از نوع شبه آزمایشی به روش طرح چهارگروهی سولومون است. برای این منظور با توجه به حجم جامعه (2887 نفر دانش آموز پسر پایه چهارم ابتدایی منطقه 18 آموزش و پرورش شهر تهران) با به کارگیری روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای دانش آموزان چهار کلاس(2 گروه آزمایش و 2 گروه کنترل) در مجموع صد نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه در این پژوهش، از آزمون سوادخواندن استفاده شده است. سوالات این آزمون براساس یک متن ادبی و یک متن اطلاعاتی است و از آزمون پرلز 2011 انتخاب شده اند و در دو مرحله اجرای آزمون(پیش آزمون و پس آزمون) مورد استفاده قرارگرفته اند. برای آزمون فرضیات پژوهش برپایه اطلاعات گردآوری شده از آزمون t برای مقایسه میانگینها، آزمون لوین برای بررسی همگنی واریانس نمرات و تحلیل کوواریانس برای آزمون فرضیه ها استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل نشان داده که آموزش خواندن به روش مشارکتی بر همه سطوح درک مطلب(تمرکز و بازیابی صریح اطلاعات، استنباط مستقیم، تفسیر و تلفیق ایده ها و اطلاعات، بررسی و ارزیابی محتوا) دانش آموزان تاثیر معنادار داشته است.

    کلیدواژگان: روش تدریس، یادگیری تعاملی، درک مطلب، آزمون پرلز، پایه چهارم ابتدایی
|
  • Z. Ebraahimi*, M. Mehrmohammadi, Ph.D., A. R. Saadeghi, O. Noroozi Pages 7-28

    Being an efficient educator is a virtue that includes the notion of cultural efficiency as well. To assess the extent to which Iranian teachers/educators are culturally efficient a model is needed by which different components of this construct are clearly defined. To design such a model a group of ten elementary school teachers with maximum cultural diversity was selected and then asked to write autobiographies to be put to content analyses. Results show three intertwined and mutually interactive dimensions to the concept: knowledge (pedagogic and student related), attitudes (towards cultural diversity, construction of knowledge, and students), and performance (reflection, pedagogic initiatives aimed at affective and academic achievement, cultural competency, and socio-political awareness among students). Iranian efficient teachers, depending on the situation, prioritize one of these pedagogic initiatives in order to promote students’ affective development in both areas of cultural diversity and academic achievement. Such initiatives are not limited to the classroom, as they are aimed at other students and their families, and colleagues.

    Keywords: culture, pedagogy, culturally relevant pedagogy, cultural efficiency, teacher
  • R. Pishghadam, Ph.D., Sh. Ebraahimi, Ph.D.* Pages 29-52

    The verbal interaction among students, teachers, parents, and school administrators plays a significant role in achieving educational goals as the language used in educational settings while mirroring the dominant educational culture, functions as an important tool in shaping and reshaping their beliefs. Thus, the culture language in any educational setting needs to be studied in order to identify the dominant culture. To this end, 400 natural conversations among 23 administrators, 52 teachers, 100 students, and 100 parents were reviewed and labeled according to the SPEAKING model. Results show that the used language is indicative of certain features of Iranian culture such as indirectness, collectivism, being shame oriented, holism, and added exaggeration are being exploited in pursuing goals such as complementing and admiration, blaming and demeaning, advice giving, motivating, wish fulfillment, power and domination maintenance, and threating in relation to the students. By informing educational staff of these features and their applications they can be helped in improving their language when giving feedback to students.

    Keywords: culture, education, culture language, SPEAKING model, labeling
  • H. Zarghaam Broojeni, Ph.D.*, H. Maleki, Ph.D., Y. Noori, M. Julaa’Ee Pages 53-76

    Based on the theoretical foundation of the study, it was hypothesized that the combination of curriculum with different types of tourism can help with the attainment of educational goals in different areas. A sample of 108 students and professors in three fields of Curriculum Planning, Educational Administration, and Tourism Management at Allameh Tabataba’i University provided the needed data. Descriptive and inferential analyses of the collected data revealed that all research hypotheses were supported at a confidential level of 0.95. In other words, combining religious tourism with the curriculum can help with the goals of moral and religious education, just as scientific and occupational tourism can do the same in the areas of economic, vocational, and technological education. Furthermore, socio-historical tourism, once combined with the curricula in socio-political education can help with the realization of the goals in this area, just as recreational and nature tourism on the one hand, and art and culture tourism, on the other, can do the same in the related areas.

    Keywords: types of tourism, integrated curriculum, educational aspects, elementary school
  • N. Salsabili, Ph.D.* Pages 77-100

    In order to identify the inconsistencies, differences, shortcomings, strengths, and weaknesses of the package of the intended curriculum for the first three grades in the subject of Farsi language a series of interviews with the field’s experts were conducted and the content of the package, consisting of reading and writing textbooks and teachers’ guide, analyzed using five areas of emphasis: Basic principles and goals, content features, teaching method and approach, learning situations and activities, and finally learning assessment. The findings reveal shortcomings and weaknesses right across all five areas of emphasis. The approach needs to be reviewed. Curriculum guide and the lessons designed need to be based on sound theoretical foundations and language teaching experiences from a global perspective. Need assessments and pathological studies, as well as consideration of past experiences and taking an experimental approach are necessary before the curriculum’s national implementation.

    Keywords: curriculum evaluation, intended curriculum, language learning standards, Farsi curriculum, first three grades
  • Sh. Faani, S. D. Hosseininasab, Ph.D.*, A. Panaahali, Ph.D. Pages 101-118

    Assuming that aggressive behavior negatively affects all aspects of school performance (i.e. self-efficacy, affects, planning, motivation, and lack of outcome control) it would be logical to conclude that learning strategies to control affects can lead to improvements in school performance. To explore this hypothesis a group of 200 accessible students were given a questionnaire on aggressive behaviors and another on school performance, and then 30 of them with highest score on aggression and lowest on school performance were selected and randomly divided into two groups of experimental and control. Following the treatment of the experimental group with a course on affect control strategies, both groups were given the same set of questionnaires again. Data analyses show that the educational intervention has probably reduced aggression and improved some of the components of school performance (self-efficacy, planning, and motivation) while lowering scores on the other two components (p<0.001). Thus, the use of such effective interventions is recommended.

    Keywords: school performance, aggression, affect control strategies
  • Z. Karimiyaan, A. M. Naa’Emi, Ph.D.* Pages 119-140

    Given the low levels of social desirability and self-efficacy among Iranian elementary school girls, it was hypothesized that the use of the Learning Cycle Model with metacognitive strategies could help with the relative resolution of the stated problem. To this end, a cluster sample of 52 six grader girls in Sheshtamad was drawn and then randomly assigned to two groups of experimental and control. The experimental group was treated with a 15 session course in Experimental Sciences using the said model, while the control group went through the same course with the regular approach. Social desirability and self-efficacy of both groups were assessed prior and after the treatment using questionnaires of assumed validity and reliability. Data analyses revealed the effectiveness of the treatment. Hence, the use of this model is recommended.

    Keywords: Learning Cycle Model, metacognitive strategies, social desirability, academic self-efficacy
  • S. A. Ghaaderi, B. Mahraam, Ph.D.*, M. Noghanidokht Bahmani, Ph.D., M. Saeedi Rezvaani, M. Karami Pages 141-162

    To learn curricular lessons from the crisis situation that followed the recent quake in the city of Sarpol-e Zahab, the lived experiences of a group of 25 students, teachers, and principals with the implemented curriculum were sought through semi-structured interviews. The questions asked the interviewees are based on the Francis Klein’s 9 curricular elements. The given answers were validated with the help of participants and then analyzed with the help of a peer group. Results show that the curriculum was subjected to many alterations given the circumstances, although the extent of alteration differs in different areas. From among the ennead elements of the curriculum, students’ learning activities seems to have suffered the most alteration due to the environmental conditions. In addition to the occurred delays and stoppages in the academic processes, there was an increase in the usage of unofficial learning materials and methods. Although curriculum can function as a useful tool in crisis management, the absence of adequate planning and preparation further intensified the crisis.

    Keywords: crisis, earthquake, curriculum change, phenomenology, crisis based curriculum
  • A. Aldaaghi* Pages 163-182

    Considering the vast amount of information on fourth graders’ poor skills in reading comprehension, especially when reading literary and informational texts, and the general agreement on the teaching methods being the main culprit, it was decided to examine the use of the cooperative method of teaching reading as a possible solution for the said problem. A random sample of 100 fourth graders from among 2887 such students in School District 18, was divided into four groups, two experimental groups, and two controls. All groups, before and after the treatment, were given the Reading Literacy Test, taken from PIRLS 2011, and based on two texts, one literary, and the other informational. Data analyses revealed that the use of cooperative method in teaching reading significantly improves reading comprehension skills right across the board.

    Keywords: teaching method, cooperative learning, reading comprehension, PIRLS, fourth grade